loading...
اصلاح
زین العابدین حسینی بازدید : 23 جمعه 14 اردیبهشت 1403 نظرات (0)
قرآن همان کتابیست که همیشه لای پارچه های تمیز می پیچیمش و روی تاقچه های بلند میگذاریم بدون وضو به آن دست نمیزنیم و وقتی در دستمان است آنرا میبوسیم و به پیشانی مان میرسانیم. گاهی دستمان را رویش میگذاریم و قسم میخوریم و گاهی هم روی سرمان میگیریم و توبه می کنیم. وقتی به خانه ی جدید میرویم نخست قرآن را میبریم و وقتی مسافری را راهی می کنیم باید از زیر قرآن رد شود. پای ثابت مهریه خواهران و دختران ماست و وقتی در شک و دودلی هستیم استخاره با قرآن یک راه خوب برای تصمیم گیری است. خلاصه اینکه قرآن همه جا و در همه حالات با ماست اما سوال اینجاست که آیا ما نیز با قرآن هستیم؟

چقدر قرآن میخوانیم؟ خواندن که فایده ندارد باید بگوییم چقدر قرآن می فهمیم؟ چقدر از اعتقادات و رفتارهایمان با این کلام جاویدان الهی هماهنگ و منطبق است؟

کلام خدا در همه جا هست اما مهجور و ناشناخته و مظلوم و بیفایده... دیگر خبری نیست از آن دورانی که وقتی این کلام شنیده میشد، فهمیده میشد، مردم گروه گروه به حقانیت آن ایمان میاوردند و در راه انتشار کلام خدا از جان خود هم دریغ نداشتند. امروز که ما میراث دار آنانیم که باید قرآن را بگیریم و بخوانیم و بفهمیم و نشر کنیم چه می کنیم؟ می پیچیم و روی تاقچه های بلند میگذاریم! استخاره می کنیم! روی سر میگیریم! دنبال فلان مسئله و فلان حکم شرعی زیر و رویش می کنیم تا مبادا عبادات خالصمان اشتباهی انجام شود! تا مبادا در وضو آب از بالا به پایین آرنج بریزیم و یا پایمان را اشتباهی مسح کنیم!

دیگر قرآن توان هدایت گروه گروه مردم را بسوی ایمان و اصلاح ندارد؟ اگر دارد چرا نمی کند و اگر ندارد چرا؟ مقصر کیست؟ مقصر ماییم که قرآن را فراموش کرده ایم دیگر پیرو کلام خدا نیستیم و آنرا با خود نداریم. در عوض وسیله ای برای استخاره داریم، وسیله ای برای جلوگیری از آمدن دزد به خانه داریم، وسیله ای برای قسم خوردن و وسیله ای جهت کسب ثواب برای رفاه بیشتر در دنیای دیگر یا حتی همین دنیا، و وسیله ای داریم برای کافر خواندن همدیگر (ببینید بعضی کانالهای مذهبی را که چطور همدیگر را تکفیر می کنند و نفری یک قرآن دستشان است (چقدر تاسف بار!)

باید بفهمیم که بیشتر این عوارض بخاطر دوری از مفهوم و اصل قرآن است. اصل قرآن کلام الهی است که اگر بخوانیم و بفهمیم ما را بسوی هدایت میبرد ولی آنچه ما اسیر آن شده ایم جز جوهری بر کاغذی مجلد شده نیست که بدون مفهوم خود هیچ فایده ای ندارد (مگر غیر از این است که مسلمان یعنی کسی که تسلیم خداست پس چرا کلام خدا در بینمان اینقدر غریب است؟ این است معنای تسلیم بودن؟)

بیائید بیشتر قرآن بخوانیم. بیشتر در آن تفکر و تعمق کنیم. از اسارت کاغذ و جوهر خلاص شویم کلام را بچسپیم. ببینیم چرا قرآن مکتب برتر است چرا راه هدایت است؟ اعتقاداتمان گفتارها و رفتارهایمان را از کجا آورده ایم و چقدر با قرآن منطبقیم؟ مطمئن باشید قرآن حرف های زیادی برای گفتن دارد، مطمئن باشید اگر توسل به جلد و جوهرش چیزی را تغییر نداد تأمل در معنا و مفهومش نوع جهان بینی و سرنوشت زندگیتان  را تغییر خواهد داد.

چند نکته:

1- خود قرآن نیز معترف به مهجوریت و غربت خود است آنجا که در روز قیامت پیامبر از امت خود به خداوند شکایت می کند که:

"وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا"

و پیامبر گفت: پروردگارا! قوم من این قرآن را رها کردند.(سوره فرقان آیه 30)

2- خیلی ها میگویند "ما قرآن را نمی فهمیم و علم آن را نداریم این کار روحانیت است و ما قرآن را از طریق آنان می فهمیم" این حرف خود خیانتی به کلام خداست چرا که این نکته را بیان می کند که خدا نتوانسته منظور خود را برای بنده اش شرح دهد و برای این کار نیاز به واسطه است در حالی که خداوند در قرآن میفرماید "ما این کتاب را ساده و آسان کردیم تا مردم هدایت بیابند" و این نوع واسطه گری ها از نظر قرآن مردود است و دلیلی بر عدم مراجعه و تأمل شخص در قرآن نیست.

3- چنانچه علاقه مندید به سایت پارس قرآن مراجعه کنید و از قسمت نرم افزارها کتاب الکترونیکی قرآن و برنامه ی نمایش آیات روزانه که نرم افزاری مفید و زیبا است را دانلود کنید.

4- گفتاری بسیار زیبا از دکتر علی شریعتی در رابطه با این موضوع:

قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند می شود همه از هم می پرسند ” چه کسی مرده است؟ ” چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا ترا برای مردگان ما نازل کرده است.
قرآن ! من شرمنده توام اگر ترا از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام . یکی ذوق می کند که ترا بر روی برنج نوشته،‌یکی ذوق میکند که ترا فرش کرده ،‌یکی ذوق می کند که ترابا طلا نوشته ، ‌یکی به خود می بالد که ترا در کوچک ترین قطع ممکن منتشر کرده و …  آیا واقعا خدا ترا فرستاده تا موزه سازی کنیم ؟
قرآن! من شرمنده توام اگر حتی آنان که تو را می خوانند و ترا می شنوند ،‌ آن چنان به پایت می نشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره می نشینند .. اگر چند آیه از تو را به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد می زنند ” احسنت …! ” گویی مسابقه نفس است …
قرآن !‌ من شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل شده ای حفظ کردن تو با شماره صفحه ، ‌خواندن تو آز آخر به اول ،‌یک معرفت است یا یک رکورد گیری؟ ای کاش آنان که ترا حفظ کرده اند ، ‌حفظ کنی ، تا این چنین ترا اسباب مسابقات هوش نکنند .
خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو . آنان که وقتی ترا می خوانند چنان حظ می کنند ،‌ گویی که قرآن همین الان به ایشان نازل شده است.
آنچه ما باقرآن کرده ایم تنها بخشی از اسلام است که به صلیب جهالت کشیدیم!!!




منبع:
http://panjaby.blogfa.com
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
لینک های روزانه


اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    بهترین مطالب


    آمار سایت
  • کل مطالب : 1
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 20
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 7
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 7
  • بازدید ماه : 7
  • بازدید سال : 11
  • بازدید کلی : 360